تن‌هایی، هنوز پاتوق لحظه‌های من است.

   من، تنهایم نمی‌گذارد. نوک بینی‌ام، هنوز سرخ است. سرم کم کم دارد خوب می‌شود. به گونه‌هام چیزی کم‌شباهت به آب نشسته است. تقویم را شبیه کتاب‌هام ورق می‌زنم. امروز 23 بهمن است و جلویش نوشته: تولد فاطمه جون. من عاشق خط مامانم هستم. منتظر سورپرایزی هستم که خدا برایم در نظر گرفته است.

تنها

             تنهایی پاتوق لحظه های من است